یکی دیگر از راه کارهایی که والدین می توانند در مسیر تربیت فرزندان خود اعمال نمایند تا سبب شود
رابطه فرزند با والدین رابطه ای صمیمی و دوستانه باشد و در نتیجه آن فرزندان خانواده را بهترین
دوست خود بدانند و به والدین اعتماد داشته باشند این است که:
والدین در سنین مختلف کودک، خود را هم پای کودک خود قرار دهند و از دید سن کودک به مسائل
بنگرند و همیشه خود را از نظر سنی کوچک کنند و هم بازی خوبی برای بچه ها باشند.
بچه ها دوست دارند مدام بازی کنند و به نوعی خود را سرگرم نمایند. والدین باید این نیاز بچه ها را
برآورده کنند. به خصوص امروزه که تک فرزندی رواج یافته نیاز به هم بازی بین کودکان بیشتر
احساس می گردد.
هم چنین گاهی فاصله سنی بچه های یک خانواده زیاد است لذا شاید خود بچه ها نتوانند نیاز همدیگر
را پاسخگو باشند.
از طرفی گاهی والدین فکر می کنند همیشه باید بزرگانه رفتار کنند تا ابهت و قدرت خود را حفظ نمایند.
در حالی که اگر والدین در سنین کم با کودکان خود هم چون بچه ها رفتار کنند و با آنها هم بازی شوند
رابطه ای دوستانه کم کم شکل می گیرد که منجر می شود کودک در سنین نوجوانی شما را بهترین
دوست و یاور خود بداند و دیگر نیازی نخواهد داشت که برای یافتن دوست و ارضای این نیاز
طبیعی در خارج از خانواده به دنبال دوست بگردد.
و اگر بچه ای خانواده و والدین خود را بهترین دوست خود بداند مسلما" اثرات تربیتی مثبتی در روند
زندگی اش اعمال خواهد شد و از آسیب های اجتماعی در امان خواهد بود.
برای مثال وقتی به تفریح و سفر می روید سعی کنید با بچه ها شوخی کنید و تفریحاتی که آنها دوست
دارند را انجام دهید.
هم پای آنها بازی و تفریح کنید. شاد باشید. اگر فرزندتان دوست دارد به موسیقی مورد علاقه اش که
شما آن را دوست ندارید با صدای بلند گوش دهد این اجازه را به او بدهید و وانمود کنید شما هم
مثل او به این کار علاقه دارید.
اگر او کاری می کند که شما دوست ندارید بلافاصله نظرتان را نگویید و فورا" با هدف تربیت فرزند
خود چیزی نگویید.
اجازه دهید بچه تان از سفر یا تفریحش لذت ببرد و شما در زمانی دیگر به طور غیر مستقیم
دیدگاهتان را بیان کنید.
و دلیل منطقی برای نظراتتان بیاورید.
هرگز در حین سفر یا تفریح و گردش سعی نکنید کار تربیتی انجام دهید. و از نصیحت کردن در این
اوقات بپرهیزید.
هر کاری زمان و وقت مناسب خودش را دارد.
گاهی والدین در حین سفر مدام ایراد می گیرند و تذکر می دهند طوری که فرزندان احساس لذت
نمی نمایند و همین امر سبب می شود به خصوص در پسرها در سنین بالاتر آنها ترجیح دهند که
با خانواده بیرون نروند و از طرفی دوست دارند با جمع دوستان خود به گردش بروند.
زیرا در جمع دوستان کسی نیست که مدام تذکر دهد و یا انتقاد نماید.
اگر والدین نیز این نکته را رعایت کنند فرزندان احساس راحتی و صمیمیت می کنند و از جمع خانواده
فرار نمی نمایند.
پس سعی کنید همیشه مسائل و موقعیت ها را از دید بچه ها بنگرید و رفتارتان را تعدیل کنید مطمئن
باشید این گونه، قدرت تربیتی شما بیشتر خواهد بود. و اثر کلام و رفتار شما در فرزندتان نافذتر
خواهد بود.
وقتی شما احساسات فرزندتان را درک کنید و با او صمیمی باشید او نیز احترام شما را بیشتر حفظ
خواهد کرد و برای حفظ این رابطه علاقه مندتر خواهد بود.
هرگز کاری نکنید که فرزندتان نیاز داشته باشد که به غیر از شما با دیگری راحت و صمیمی باشد و
درد دل کند.
به خصوص رفتار شما در سنین نوجوانی و جوانی می تواند اثرات قوی در روند زندگی تان داشته باشد.
در این سنین حساس فرزندان اگر نتوانند نیازهای خود را در داخل خانواده برطرف کنند به سمت جمع
دوستان و خارج از خانواده کشیده می شوند و در آن صورت کار والدین در زمینه تربیتی سخت
خواهد شد.
پس برای راحتی کار خودتان هم که شده همیشه با بچه ها صمیمی و دوست باشید و خیلی ادای آدم
بزرگها را در نیاورید.
لازم است که گاهی با بچه ها هم گام شد. مثل آنها رفتار کرد. بازی و شوخی و سرگرمی و
شادی هایتان را مطابق میل بچه ها شکل دهید تا ضمن لذت بردن از زمان خود بتوانید گام های
مثبتی در زمینه تربیت فرزندان خود در آینده بردارید.